سلام عزيز ...
زيبا بود ..
يه غم آشنا توش بود ...
سلام خانم محلوجي عزيز
ممنون از حضورتان
زيبا بود
مخصوصن پايان بندي كارتان بر دلم نشست
هميشه شاعر باشيد
ممنون و بدرود.
که گريه اش با خنده ي تو بي اثر نمي شود .
سلام باصفا
خيلي به شعرت فكر كردم
يكم به خودم اومدم
جالب بود
با صفا باصفاتر باشي
قربانت
اسير دلهاي ناآشنا
غريبه آشنا
عالي بود و زيبا...مرسي از حضورت
شاد باشي و سبــــــــــــــــــــــــــــــز
ممنون که اومدي و سر زدي. مرسي بابت کامنت.
خنده بر لب مي زنم تا كس نداند راز من
ور نه اين دنيا كه ما ديديم خنديدن نداشت
فقط در چالش منگ اين زندگي
دستخوش سوء تفاهمي به وسعت بر هم زدن آرامشي شده اي
دورد اين اكه اش خيلي قشنگ بود و اهنگ وبلاگت فوق العاده است