• وبلاگ : در حصار تيرگي
  • يادداشت : سكوت
  • نظرات : 3 خصوصي ، 11 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + كمال داودي 

    اين وسط من نگران عشقم ! نگران تو

    ( البته نه واسه خودم !)

    تقديم به تو :

    يه شمع و پروانه بوديم _ عاشق و ديوونه بوديم

    واسه عقده هاي ابرا _ گنجشکي بي لونه بوديم

    ما به عشق بوي گندم _ توي بوسه مي شديم گم

    توي ذهن خواب مردم _ چقدر ديونه بوديم

    اون همه سختي کشيديم _ اون همه بلا که ديديم

    تا به گريه مي رسيديم _ واسه هم يه شونه بوديم

    ترانه هارو چه آسون ـ تر مي کرديم زير باروون

    شب يلدا تو خيابون ـ بي خيال خونه بوديم

    واسه ي ما چرخ گردون ـ تا مي بريد حکم زندون

    توي حرفاي اينو اون ـ ما فقط بهونه بوديم

    اگه نازک مثل برگيم _ بي خيال هر تگرگيم

    واسه گريه ها که کرديم _ شاکي از زمونه بوديم

    كمال داودي 3/6/1388