• وبلاگ : در حصار تيرگي
  • يادداشت : او هنوز دوستم دارد
  • نظرات : 4 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + پسري كه از يادش برد 

    اون موقع كه دوست داشتم هي خودتو ميگيرفتي هي خودتو دور ميكردي اما وقتي كه ازت دور شدم خواستي دوباره باهات باشم اون موقع خيلي دير بود چون ديگه نه دوست داشتم نه برام جذاب و جالب بودي يه آدم خيلي خيلي معمولي مثل خيلي از دختراي ديگه و فقط ميخواستي اداي دختراي زيبا رو درآري اما حالا كه خوب فكر ميكنم نه خودت زيبا بودي نه درونت اين مطالبي هم كه تو وبلاگت مينويسي ارزوني كسايي كن كه تو رو نمي شناسن