پيامهاي ارسالي
+
تو ،
باز هم دور نشسته اي
و تنها مرا نظاره مي کني و شعر هايم را قاب اشک مي گيري...!
اين لحظه هاي بحراني ام تمام ميشود...
آنوقت تورا صدا مي کنم
تورا تا که دستهايت را بشکنم
و بر تابوت عاشقانه هايت ،
مثل يک عزادار واقعي ،
مويه کنم.
تا آنشب که زياد دور نيست،
آسوده بخواب.
عمر خوابهاي روياي ات ،
رو به آخر است...!
محمد_عابديني
89/10/29