سلام. شعرتون راخوندم ياد ترانه معين افتادم . انشالله موفق وسلامت باشيد.
از جدا شدن نوشتي رو تن زخمي هر برگ گريه کردم و نوشتم نازنينم يا تو يا مرگ به تو گفتم باورم کن ميون اين همه ديوار تو با خنده اي نوشتي هم نفس خدانگهدار بنويس مهلت موندن يه نفس بود سهم من از همه دنيا يه قفس بود بنويس که خيلي وقته واسه تو گريه نکردم سر رو شونه هات نذاشتم مثل دستات سرد سردم من که تو بن بست غربت سهمي از آوار پاييز فکر چشماي تو بودم با دلي از گريه لبريز شب عاشقونه ي من چه حروم شد مهلت بودن با تو که تموم شد ندونستم بايد از تو مي گذشتم وقتي از غربت چشمات مي نوشتم