امشب شده ام مست که مستانه بگريم بگذار شبي گوشه ي ميخانه بگريم افسانه ي دل قصه ي پر رنج و ملاليست بگذار بر اين قصه و افسانه بگريم زان آمده ام مست در اين ميکده که امشب بر قهقه ي اين ساغر و پيمانه بگريم