• وبلاگ : در حصار تيرگي
  • يادداشت : گريه کن
  • نظرات : 21 خصوصي ، 92 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محمد امين كمانگر 
    کنار سيب و رازقي
    نشسته عطر عاشقي
    من از تبار خستگي
    بي خبر از دلبستگي
    عاشقم
    ابر شدم صدا شدي
    شاه شدم گدا شدي
    شعر شدم قلم شدي
    عشق شدم توغم شدي
    ليلاي من
    درياي من
    اسوده در روياي من
    اين لحظه در هواي تو
    گم شده در صداي تو
    من عاشقم مجنون تو
    گم کشته در بارون تو
    مجنون ليلي بيخبر
    در کوچه هاي در به در
    مست و پريشون وخراب
    هر ارزو نقش براب
    شايد که روزي عاقبت
    اروم بگيرد در دلم

    کنار هر ستاره اي
    نشسته ابر پاره اي
    من از تبار سادگي
    بيخبر از دلداگي
    عاشقم
    ماه شدم ابر شدي
    اشک شدم صبر شدي
    برف شدم اب شدي
    قصه شدم خواب شدي
    ليلاي من
    درياي من
    اسوده در روياي من
    اين لحظه در هواي تو
    من عاشقم مجنون تو
    گمگشته در بارون تو.....