با خدا حرفي ندارم
ولي با تو چرا
با تو حرف زياد دارم از اينجا تا كوچه هاي انتظار
به اندازه تمام ساعت هاي بي تو گريه كردن
به اندازه دلهره ي نيومدنت و به اندازه ي قشنگي لبخندت وقتي نگاهم مي كردي
اما حالا كه نيستي منم و يادتو منم و خاطرات زيباي كنار تو بودن
فقط نمي دونم كه چرا خداي سجاده هاي آبي
خداي مهربونه تو با وجود اون همه سبز بودن من تورو ازم گرفت
قشنگ بود عزيزم با آرزوي خنده هاي پر اميد براي تو
سلام مرسي از حضورت...
وبلاگ زيبايي دارين
سلام خانم محلوجي
ممنون از حضور مهربانتان
زيبا بود
منتظر آمدنتان هستم
درود و بدرود
خيلي زيبا
و خيلي غمگين
بيتا
كسي كه مثل نامش تنهاست
و چه شاعرانه
پنداشته كه
همسايه ي غم هاست
اما..
نه
او تنها نيست
چون 85 نفر برايش كامنت گذاشته اند
كاش اگر اشكي گوشه ي چشمانمان را تر كرد
ديگران را كه التماس مي كنند دعا را
فراموش نكنيم .
من به روز هستم ومنتظر حضور گرم شما
كاش و اي كاش كمي لطف به هم ميكرديم
غريبه آشنا
باور كن قلبم از شدت شور وبت به شدت پريشون شده
خيلي قشنگه مطالبت
كلي با خودم توي خلوت دلم گرييه كردم
دوستت دارم ايراني عزيزم
قربانت
سلامم
قشنگ بود
خيليييي