دارم به سر هواي نشستن کنار تو وز قيد وبند خويش گسستن کنارتو
بختم اگر مدد کند و ياريم خدا طرفي زيک مناظره بستن کنارتو
حيراني سفينه ي طوفانيت شدم بايد زسيل حادثه رستن کنارتو
دورازدو چشم مست تولب بسته ام زمي پرهيز بايدم بشکستن کنارتو
الهام ميشود به دلم جذبه اي زغيب مي آورد بهانه ي جستن کنارتو
( بيکي) کنار پنجره ات ميشود دخيل نو بخت ميشود به نشستن کنارتو