سلام عزيزم ممنون از لطفت
سلام
بهت تبريك ميگم
خيلي زيبا بود
ليلي زير درخت انار نشست
. درخت انار عاشق شد، گل داد
سرخ سرخ سرخ
هر انار هزار تا دانه داشت.دانه ها عاشق بودند،
توي انار جا نمي شدند.انار کوچک بود.دانه ها ترکيدند. دانه ها
انار ترک برداشت.خون انار روي دست ليلي چکيد...ليلي انار ترک خورده را از شاخه چيد.
مجنون به ليلي اش رسيد.
راز رسيدن فقط همين بود.
کافي است انار دلت ترک بخورد.
قالب وبلاگت خيلي قشنگه. عكسها هم همين طور.
و از همه مهمتر نوشته هات.
و فوق مهمتر اينكه منم تنهام
خوبي؟
ممنونم كه بهم سر زدي؟
خيلي قشنگ بود..
دوباره بهم سر بزن
خوشحال مي شم
با سلام
شعر زيبايي بود ، با ايجاز مناسب و پرسپكتيو لازم
تبريك مي گم
آنان كه چون من آفتاب ازپشت شانه هاي ستبرشان ميتابد
توان فتح همه ي قله هاي شامخ رادارندحتي اگرمرگ راه به آنها ببندد
بيتاجان
ميخواهم نامت را(بي تا)بنويسم .(تايعني لنگه/مثل ومانند)
و(بي تا)يعني بي مثل ومانند.بي مثل ومانند كه شدي تنها هم هستي ولي يه تنهائي لبريز ازشور عشق
برايت آرزوهاي خوب ميكنم.ومگرنه اينست كه رنگ سرخ نشان عشق است.به اين اميدكه دردشت سينه ات دسته دسته شقايق سرخ برويد
بااحترام