• وبلاگ : در حصار تيرگي
  • يادداشت : پشت خاطره ها
  • نظرات : 8 خصوصي ، 47 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    همون جزيره بودم ، خاکي و صميمي و گرم ، واسه عشق بازي موجها

    ، قامتم يه بستر نرم ...

    يه عزيز دردونه بودم ، پيشه چشم خيسه موجها ، يه نگين سبز خالص ،

    توي انگشتر دريا ...

    تا که يک روز تو رسيدي ، توي قلبم پا گذاشتي...!!! غصه هاي عاشقي رو

    ، تو وجودم جا گذاشتي...