• وبلاگ : در حصار تيرگي
  • يادداشت : بهار
  • نظرات : 10 خصوصي ، 31 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    + حرفهاي نگفته دلت 
    صولا دخترهاي اين زمونه هفت هشت نوع داداش دارند.هر کدوم از داداشاشونو هم واسه يه کاري مي خوان...ميرن با

    داداش شماره ?:بچه پول دار!ماشين داره!رستوران خوب ميرن با هم !اينترنت ?? ساعته مجاني هم به عنوان اشانتيون بهشون ميده!

    داداش شماره ?:يک پسر رومانتيک!خوراک دردل بشينن نصف شبها با هم دردل کنند و گريه کنن با هم

    داداش شماره ?:بچه خلاف شر چت روم!هر پسري تو اينترنت بخواد اذيتش کنه خان داداش جون حالشو ميگيره!

    داداش شماره ?:از نوع هنري!خوراک رفتن با هم به سينما و موزه!و محافل نقد فيلم!بليط جشنواره فجرشون تضمينه!موهاي اين مدل داداشترجيحا بلنده!به اضافه ريشهاي مدل دار!

    داداش شماره ?:خوش تيپ خوراک اينه که ببره به دوستاش پزش و بده بگه:نگاه کنيد ببينيد چه داداش جيگري دارم!داداش من خيلي خوش تيپه

    داداش شماره ?:بچه معروف!هر هفته پنج شنبه ها به پارتي دعوتت ميکنه!رقصشم خوبه!همه مدله بلده برقصه!

    داداش شماره ?:متخصص کامپيوتر!هر وقت کامپيوترت خراب شد داداش جونت مياد برات درستش ميکنه!

    داداش شماره ?:بچه مثبته..بچه مودبيه..وقتي مي ري باهاش بيرون لپ هاش سرخ ميشه..خوراک اينه ببري به مامانت نشون بدي بگي مامان جون اين دمست پسر منه!مامانت عاشق اينجور پسراست

    پسر نيستن که اصلا شاخ شمشادند!!!!!!!!

    گاهي گمان نميکني و ميشود
    گاهي نميشود که نميشود
    گاهي هزار دوره دعا بي استجابت است
    گاهي نگفته قرعه بنام تو ميشود
    گاهي گداي گدايي و بخت نيست
    گاهي تمام شهر گداي تو ميشود…

    زيبا بود و شيوا بود و رسا .....
    ادامه بده !

    اميدوارم سال بهتري در انتظارت باشه
    درود نوروز خجسته باد وليكن اما چرا؟
    سلام
    شعر خيلي قشنگي بود. لذت بردم.
    + يه دوست 

    بي تو طوفان زده دشت جنونم صيد افتاده به خونم تو چه آسان ميگذري غافل از اندوه درونم بي من از کوچه گذر کردي و رفتي بي من از شهر گذر کردي و رفتي قطره اي اشک درخشيد از چشمان سياهم تا خم کوچه به دنبال تو لغزيد نگاهم نگهت هيچ نيفتاد به رهي که گذشتي چون در خانه ببستم دگر از پاي بنشستم گويا زلزله آمد گويا خانه فرو ريخت بر سرم بي تو من در همه شهر غريبم بي تو کس نشنود از اين دل بشکسته صدايي بر نخيزد دگر از مرغ پر بسته نوايي تو همه بودو نبودي تو همه شعرو سرودي چه گريزي يبر من که ز کويت نگريزم گر بميرم ز غم دل با تو هرگز نستيزم من و يک لحضه جدايي نتوانم نتوانم بي تو من زنده نمانم

    اصفهان خوش ميگذره

    + اميد 

    باز هفت سين سرور
    ماهي و تنگ بلور
    سکه و سبزه و آب
    نرگس و جام شراب
    باز هم شادي عيد
    آرزوهاي سپيد
    باز ليلاي بهــــــــار
    باز مجنوني بيد
    باز هم رنگين کمان
    باز باران بهـــــــــار
    باز گل مست غرور
    باز بلبل نغمه خوان
    باز رقص دود عود
    باز اسفند و گلاب
    باز آن سوداي ناب
    کور باد چشم حسود
    باز تکرار دعا
    يا مقلب القلوب
    يا مدبر النهار
    حال ما گردان تو خوب
    راه ما گردان تو راست
    باز نوروز سعيد
    باز هم سال جديد
    باز هم لاله عشق
    خنده و بيم و اميد

    عيد شما مبارک


    + م پر پر 

    شادي و نشاط و خنده

    تاس ها را ميريزيم

    خانه ها را

    چند تا يکي پيش مي رويم

    از نردبان بالا مي رويم

    ولــــي

    گاهي آن وسطها

    به سَر مار ميخوريم

    با غصه

    به پايين سُر ميخوريم

    دو خانه مانده به آخر

    دهن مار قورتمان ميدهد

    بازي را از سر شروع مي کنيم

    اما صفحه را که مي بنديم

    بازي يادمان ميرود

    با اولين نردبان مست غرور مي شويم

    اولين مار زندگيمان را نابود مي کند

    زندگي را چقدر سخت بازي مي کنيم!

    + هومت 
    سال نو مبارک گلم اميدوارم مثل بهار سبز باشي
    + بيوفا 
    http://dl.lxl.ir/mojtaba./picture/picturelxl/ey89.jpg
    + ارش 

    سلامت

    سعادت

    سيادت

    سُرور

    سَروري

    سبزي

    و سَرزندگي

    هفت سين سفره ي زندگيتان باد

    + غريب اشنا 
    از سر عادت معنا دار هم که باشد ، با شکوفه زدن گل ها و زايش طبيعت ، اين جمله بي مهابا بر زبان هر ايراني جاري مي گردد که ياران سال نو ، و نوروز پاک ، بر شما مبارک باد ، اما
    + وسوسه سيب 
    + وسوسه سيب 

    دستانم بوي گل ميداد

    مرا به جرم چيدن گل متهم کردند

    اما...

    هيچکس فکر نکرد که شايد

    گلي کاشته باشم.

     <      1   2   3      >